سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پاتوق بچه های میهن چت

آنان که خاک را به نظر کیمیا کنند      آیا شود که گوشه ی چشمی به ما کنند


نوشته شده در جمعه 91/6/24ساعت 10:56 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

«خدایا؛ خدایا؛ خدایـا توی دنیـای بزرگت، پوسیدیم که
میخواستیم، میخواستیـم، میخواستیم مثل این روز و نبینیم، که دیدیم که
ناز اون، بلای اون، حسرت به دل، عذاب عـالم
(
هرچی باید همه تک‏تک بکشن، ما کشیدیم که

(زندگی میگن برای زنده‏هـاست، امـا خدایـا
بس که ما دنبال زنـدگـی دویـدیم، بریدیم که

وای بر ما، وای بر ما، خبر از لحظه‏ی پرواز نداشتیم
تا می‏خواستیم لب معشوقُ ببـوسیـم، پریدیم که

"زندگــــی؛ قصه‏ی تلخی‏ست که از آغازش،
بس که آزرده شدم، چشم به پایـان دارم"

(
چشمی بهم زدیم و دنیـا گذشت
دنبـال هم، امـروز و فردا گـذشت

دل میگه باز، فردا رو از نو بسـاز
(ای دل غــافل؛ دیگه از مـا گذشـت


نوشته شده در دوشنبه 91/6/20ساعت 8:56 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

فریاد میزنم تا به گوش آدم ها برسد,

ای آدم ها . . .

نه صبر کنید فریادم را بلندتر میکنم تا به گوش مرده ها هم برسد,

ای همه ی کسانی که صدایم را می شنوید . . .

عشق من ,مال من است ,و او رابا هیچ چیزعوض نمی کنم پس به آنی که قصد

سرقت داردبگوییدبرای دزدیدن اوباید بامن بجنگدو من باسارق عشقم می جنگم

اگر شد جانم راهم میدهم ولی بداندنمی تواند او را به آسانی ازمن بگیردزیرا

عشق ,عشقم دروجودم نقش بسته و اورا خالصانه دوست می دارم و هرگز

اجازه نزدیک شدن سارق به او را نمی دهم,

هرگز و هرگز . . .


 


نوشته شده در یکشنبه 91/6/19ساعت 12:11 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

کاش سوزنی بودم شکسته تا با آن مادرم خار پایش را در آورد،
سوزن شوید..
سوزن شوید و اینگونه جهان را تغییر دهید...
آی،صدایم را میشنوید...
من خواهش میکنم کسی پایان نامه ام را ببرد و مادرم را پس بیاورد.
من مادرم را میخواهم.....

حسین پناهی


نوشته شده در چهارشنبه 91/6/15ساعت 11:32 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

بد بخت انکه گرفتار عقل شد در این سرا

خوش بخت انکه کره خر امد الاغ رفت.


نوشته شده در سه شنبه 91/6/14ساعت 12:45 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

سلام سلام


خونه ی جدید مبارک.


خوش اومدین همتون


نوشته شده در یکشنبه 91/6/12ساعت 3:17 عصر توسط siavash! نظرات ( ) |

<      1   2      

Design By : Pichak